آیا عصر بازی های تک نفره سر آمده است؟ (یادداشت دبیر تفریح)

به گزارش مجله مدیریت ناب، بیش از ده سال است که گزارش های هفتگی و ماهانه فروش بازی ها را چک می کنم و معمولا آنچه در بازار می بینم، با تصوراتم از صنعت همخوانی دارد. با این حال، چند وقتی است که جریان حرکت بازی ها رویه ای غریب به خود گرفته است. بازی هایی که باید بزرگترین و باکیفیت ترین ساخته های سال باشند، اساسا پرهزینه ترین بازی هایی که ساختشان صدها میلیون دلار هزینه و چند سال زمان برداشته، حضورشان در جداول هفتگی روزبه روز کمرنگ می گردد. جمعیت گیمرها سالانه در تمام جهان بیشتر می گردد و عایدی صنعت بازی هم نسبت یک دهه گذشته، چند برابر شده، پس گیمر جماعت دقیقا مشغول بازی کردن چه چیزی است؟

آیا عصر بازی های تک نفره سر آمده است؟ (یادداشت دبیر تفریح)

اگر اهل دنبال کردن اخبار بازی باشید، امکان ندارد عبارت طبق گزارش موسسه NPD به گوشتان نخورده باشد. می خواهم طبق گزارش موسسه آماری NPD از آمار فروش یک ماهه گذشته بازی ها برایتان بگویم.

ماه گذشته شاهد عرضه تازهترین شماره مجموعه بازی های اساسینز کرید بودیم. یوبی سافت آمار دقیق فروش بازی را ارایه نداده، اما طبق گفته ی NPD فروش اساسینز کرید شادوز آن قدر خوب بوده که در کمتر از یک ماه توانست به دومین بازی پرفروش سال 2025 تبدیل گردد.

در صدر فهرست پرفروش ترین بازی های سال مانستر هانتر وایلدز نشسته است که طبق آمار رسمی کپ کام، می دانیم حداقل 10 میلیون نسخه فروخته؛ در نتیجه اساسینز کرید شادوز هم در بدترین حالت فروشی چند میلیون نسخه ای و بسیار خوب را در ده روز اول عرضه خود تجربه نموده است.

خب، موسسه آماری NPD چند وقتی است که آمار دیگری هم از محبوب ترین بازی های ماه با توجه به مقدار ساعتی که بازی نماینده ها در ماه صرف آن ها نموده اند، منتشر می نماید. نگاهی به این فهرست بیاندازید:

مانستر هانتر وایلدز و اساسینز کرید شادوز پرفروش ترین بازی های سال و معینا ماه گذشته هم هستند. اساسینز کرید شادوز توانسته در بازه ای ده روزه به دومین بازی بزرگ سال تبدیل گردد، مانستر هانتر وایلدز دو ماه است که در صدر فهرست پرفروش ترین بازی های ماه قرار گرفته است، و نام هیچ کدام در بالای جدول که هیچ، در ده بازی نخست ماه که بیشترین مقدار بازی نماینده ها را داشته اند دیده هم نمی گردد؟

این اتفاق بیش از هر چیز خبر از یک موضوع می دهد: اینکه بیشترین سهم زمان گیمرهای امروزی صرف بازی های آنلاین و لایوسرویس می گردد.

اگر چند بازی مثل همان اساسینز کرید و مانستر هانتر و کینگدام کام که در صدر فهرست فروش هستند و مجموعا چند ده میلیون نسخه ای فروش داشته اند، حتی در فهرست محبوب ترین بازی ها هم دیده نمی گردد، صنعت بازی مشغول حرکت به چه سمتی است؟

حتی من که مسئول آنالیز بازار در شرکت هایی مثل یوبی سافت و الکترونیک آرتس و سونی و اسکوئر انیکس نیستم، که بخواهم هزینه چند صد میلیون دلاری ساخت و بازاریابی یک بازی بزرگ را با عایدی بازگشتی آن بسنجم، با دانش نصفه و نیمه ام می توانم نتیجه گیری کنم چنین رویه ای در بازی سازی اشتباه است و پروژه ها را باید هرچه سریعتر لغو کرد، وگرنه تعطیلی شرکت و تعدیل چند هزار نیرو را به جان خرید.

اگر بخواهیم عادات هزینه کردن برای بازی ها از سمت بچه ها را تغییر دهیم چطور؟ آیا می توانیم آن ها را به خرید بازی های تک نفره سوق دهیم؟ آن ها را ترغیب کنیم تا به جای اسکین فورتنایت، یک بازی درست و درمان بخرند و به جای زمان صرف تمام کردن بتل پس یک بازی، پای یک تجربه بزرگ و داستان محور بنشینند؟ یکی دو هفته پیش که حول قیمت نینتندو سوییچ 2 غرولند می کردم، سقوط بازی های ویدیویی را گردن نظام سرمایه داری و جیب خالی بچه های نسل تازه انداختم و با ارجاع به همان بحث، این را می گویم که توانایی تاثیر گذاشتن بر قدرت خرید ملت از دست ما خارج است.

آیا مشکل از بازی هاست؟ نه وقتی بازی هایی مثل Expedition 33 و بالدورز گیت 3 با تیم هایی نیمه-مستقل از راه می رسند و میلیون ها نسخه می فروشند و بین بازی نماینده ها هم به عنوان محبوب ترین و برترین بازی های تاریخ نام خود را ثبت می نمایند.

اساسا اتفاقی که هرگز دوست نداشتیم در صنعت بازی اتفاق بیافتد، بر آن چیره شده: صنعت بازی به سمت استودیویی یا بهتر است بگوییم هالیوودی شدن پیش می رود. دیگر افراد خلاق نیستند که مسیر ساخت یک بازی پرهزینه و بزرگ را معین می نمایند، بلکه یک عده تهیه نماینده مبتنی بر داده های جمع آوری شده و تست بی نهایت پروژه ها، طراحی کامل یک بازی را معین می نمایند تا بیشترین سود را به سمت جیب سرمایه دار راهی نمایند. نهایتا هم به لطف بازاریابی گسترده، این جریان را در جامعه جای می اندازند که بازی ما برترین بازی دنیاست و اگر آن را بازی نکنید زندگی تان برفناست؛ همانطور که زباله هایی مثل اونجرز: انتها بازی و اسپایدرمن: راهی به خانه نیست نه تنها میلیاردها دلار فروختند، بلکه حتی نمراتی بالا را نه فقط از مخاطب، بلکه از منتقدان گرفتند! اینکه منتقد جماعت چطور این فیلم ها را دید و تحسین کرد، از مخیله من خارج است. معادل این هواداران مارول همان گیمری است که یک کنسول دارد تا سالانه شماره تازه فیفا و کال آو دیوتی را بخرد و حتی با تمام کم و کاستی هایشان هم صدایش در نیاید.

خوشبختانه، قشر گسترده ای از گیمرها هستند که هنوز تن به جریان های بزرگی که سرمایه داران می خواهند به آن ها قالب نمایند، نداده اند. ما هنوز صنعتی را در اختیار داریم که بازی های مستقل مثل بالاترو می توانند یک شبه در آن سروصدا به پا نمایند و به موفقیت های پیش بینی نشده ای برسند؛ صنعتی که در آن بازی های کوچکتر مثل استرو بات به عنوان برترین ساخته های سال شناخته می شوند.

خودمان باید کوشش کنیم تا به این جریان تازه استقبال از بازی های کوچکتر و کم هزینه تر، بازی هایی که کیفیتی بسیار خوب دارند و در عین حال بسیار سرگرم نماینده هستند، دامن بزنیم؛ بازی هایی که به وسیله یک عده بازی ساز پراشتیاق ساخته شده اند و نه یک عده روانشناس که تا جای ممکن یک تجربه را با هدف خالی کردن جیب مخاطب بهینه نموده اند. اگر همین جریان را حفظ کردیم، به ارتقای کیفیت آنچه خودمان قرار است بازی کنیم یاری نموده ایم؛ در غیر این صورت سزاوار همان فیفا و کال آو دیوتی و اساسینز کرید هستیم.

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 8 اردیبهشت 1404 بروزرسانی: 8 اردیبهشت 1404 گردآورنده: mnab.ir شناسه مطلب: 2371

به "آیا عصر بازی های تک نفره سر آمده است؟ (یادداشت دبیر تفریح)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیا عصر بازی های تک نفره سر آمده است؟ (یادداشت دبیر تفریح)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید