چالش تغییر حیات جنبش دانشجویی
به گزارش مجله مدیریت ناب، تاثیر صدای دانشجو در جریانات سیاسی کشور از اوایل انقلاب، تا به امروز آنالیز شده است و مروری بر نحوه و میزان نقش آفرینی تشکل های دانشجویی در مسائل و مسائل مردم و جامعه نیز اجرا شده است.
گروه دانشگاه خبرنگاران، مائده نیساری؛ شاید کمتر کسی گمان می کرد که از طلوع تا غروب یکم آذر ماه 1332، در دانشکده فنی دانشگاه تهران سیمرغ هایی آتشین متولد شوند، که امیدی برای رویت سپیده صبح خواهند بود. سه جوانی که قربانی میهمان آمریکایی محمدرضا پهلوی شدند تا صدای هر نوع اعتراضی خاموش گردد و آن سه جوان در خون خود غلتیدند و دانشکده فنی تهران به خاک و خون کشیده شد، اما از آن شب، میراثی گرانبها به دانشجویان پیرو خط امام رسید که تا به امروز ادامه داشته و خواهد داشت و آن هم خاموش نشدن فریاد خونین اعتراض به مداخلات آمریکا و بیگانگان است. اما سوال این است که آیا هنوز هم صدای دانشجویان و تشکل های دانشجویی در جریانات سیاسی و فرهنگی کشور تاثیری دارد؟ آیا هنوز هم جریان دانشجویی نسبتی با آرمان های اصیل انقلاب دارد؟ تشکل های دانشجویی تا چه اندازه توانسته اند در مسائل و مسائل مردم و جامعه خویش نقش آفرینی نمایند؟ مردم به چه اندازه با جنبش دانشجویی و کارکرد آن ارتباط دارند و تشکل های دانشجویی مورد مقبولیت عامه مردم هستند؟
این ها سوالاتی است که از روز های نخست آذر سال جاری در ذهنم نقش می بست، سعی کردم فعالیت های اخیر تشکل ها و جنبش دانشجویی را آنالیز و مورد بازبینی قرار دهم، نکته حائز اهمیت این است که با افزایش و تعدد دانشگاه ها ودانشجویان در سراسر کشور، عامه مردم دیگر به نسبت سال های گذشته اهمیتی به حرف ها و عملکرد جنبش دانشجویی نمیدهند این روز ها جنبش دانشجویی با عدم مقبولیت در میان عامه مردم روبرو است... و آن صندلی سال های گذشته را دیگر دارا نیست!
شاید این روز ها بگردد فعالیت های جنبش دانشجویی را از کلی نگری مسائل کشور در گذشته به مسئله محوری و جزئی نگری حل ریشه ای مسائل جامعه دید و توضیح داد. ازسال های گذشته دانشجویان و تشکل های دانشجویی سعی و کوشش بر ادامه دادن راه پدران خویش دارند، اما با رویکردی متفاوت، میتوان گفت که آرمان همان آرمان هست و راه همان راه است.
جنبش دانشجویی یک جریان اجتماعی است و جریان های اجتماعی هم زمانی که با یک بی عدالتی روبرو می شوند کوشش می نمایند تا براین بی عدالتی و نابرابری چیره شوند، چون آن ها به پیشبرد و تحقق یک آرمان می نگرند.
یکی از آسیب هایی که جنبش دانشجویی با آن روبرو شد تمرکز و فعالیت در عرصه سیاست بود یعنی جنبش دانشجویی به جای اینکه در حوزه های مختلف مانند حوزه سلامت، آسیب های اجتماعی، کشاورزی، صنعت، اقتصاد، مسکن و ازدواج جوانان نقش آفرینی کند فقط به عرصه سیاست پرداخت؛ البته در دو سه سال اخیر شاهد آن هستیم که فعالان جنبش دانشجویی مسئله محورتر کار را پیش می برند یعنی فعالیت خود را در حوزه سیاسی به فعالیت های تخصصی تر در عرصه های مختلف ارتقاء بخشیدند. در گذشته گاهی پیش می آمد که مسائل اساسی کشور مغفول می ماند، اما مسائل غیر ضروری حوزه سیاست داخلی به مسئله اصلی جنبش دانشجویی تبدیل می شد و این یک اشکال خیلی جدی بود.با این وجود ورود جنبش دانشجویی با رویکرد مسئله محوری باعث شد که فعالان دانشجویی مقداری جدی تر در حوزه مسائل اساسی جامعه ورود پیدا نمایند. از نقاط قوت این روز های جنبش دانشجویی میتوان به مطالبه گری های اخیر این جریان در مسائل مختلف کشور اشاره نمود جنبشی که از دل خود مردم برآمده باشد لاجرم مورد اقبال عامه مردم قرار خواهد گرفت و این ارتباط با بدنه جامعه میتواند هم به مقبولیت جنبش دانشجویی و هم به ارتقا خود این جریان یاری کند. جنبش دانشجویی متشکل از خود دانشجویان دانشگاه های مختلف است که همین دانشجویان عضوی از خانواده و جامعه هستند که یکی از پتانسیل های اساسی و مهم جنبش محسوب می شوند.
جنبش دانشجویی در سال های اخیر سعی برارائه برنامه وراهکارتخصصی درحوزه های فرهنگی، مالی، روابط بین الملل و مسائل سیاسی کشور داشته است. مسائل مهمی همچون عدالتخواهی در مباحث آموزشی و کارگری همانند هفت تپه، هپکو، هفت سنگان، غیزانیه، ده ونک و مسائل فرهنگی مانند تسهیل ازدواج جوانان، حضور موثر زنان در مسائل مختلف جامعه و حرام قانونی که به مسائل شرط بندی ها در شبکه های مجازی میپرداخت را شاهد هستیم. این روز ها دانشجویان دوشادوش مردم به پای کار آمدند و صدای محرومان و مستضعفان شدند. جنبش دانشجویی همچنان دغدغه آرمان های اصیل انقلاب همچون عدالت، استکبارستیزی و مقابله با آمریکا را دارد، اما دچار سردرگمی است نمی داند که چگونه باید استکبارستیزی خود را حفظ کند و چگونه باید در راستای پیگیری و تحقق عدالت گام بردارد.
جریان دانشجویی علی رغم دغدغه های خوبی که نسبت به مسائل مردم دارد احتیاج مبرم دارد که به گفتمان سازی و فضاسازی و تغییر رویکرد پرداختن به مسائل جامعه بپردازد تا خواست عمومی جهت پیدا کند همچنین در برخی از مواقع هم ممکن است دغدغه جریان دانشجویی نه با خواست مردم و نه با احتیاج واقعی آن ها تطبیق نداشته باشد. جنس پیگیری ها و مدل کاری جریان دانشجویی از مدت ها قبل تغییر آنچنانی نکرده البته در برخی از تشکل ها کار های کوچک و موثری در بدنه جریان دانشجویی شکل گرفته، اما جنس کاری که جریان دانشجویی انجام می دهد تقریبا با یک سری فرم های ثابت و مسائل ثابت است که فرم های ثابت از جنس تجمع، بیانیه و نامه هستند که احتیاجمند این هست که یک نگاه ویژه تری به بیان مسائل داشته باشند و ریشه ای تر به مسئله های جامعه ورود پیدا نمایند و انعکاس صدای جامعه خود باشد.
دانشجویان در گذشته تعدادشان بسیار اندک بود و همین اندک بودن جمع دانشجویان باعث شده بود که آن ها مرجعیت علمی برای مردم داشته باشند، ولی فی الحال که گستره زیادی از جوانان دانشجو هستند چنین موردی صدق نمیکند، بنابراین چیزی که بسیار حائز اهمیت هست جدا از کسب علم و دانش در زمینه های فرهنگی و سیاسی و... باید رویکرد فعالیت های خود را متناسب با زمان تغییر دهند و سعی نمایند که به مردم و درد دل مردم نزدیک شوند و صدای آن ها باشند خصوصا در این روز ها که دانشجو ها در قید و بند دانشگاه نیستند و باید در فعالیت های مردم محوری و اجتماعاتی که متشکل از بدنه خود جامعه است فعالیت های بیشتری را انجام دهند و با مردم در تعامل و ارتباط بیشتری باشند. از حالت های گفتمانی که صرفا به عنوان یک شعار یا یک رویکرد یک ساله در پیش گرفتند فاصله بگیرند و آن چیزی که مردم انتظار دارند را دنبال نمایند.
وقت آن رسیده که قالب کار های تشکل های دانشجویی تغییر یابد و در راستای آرمان هایی که دارند به قالب هایی تبدیل گردد که برای مردم و عامه جامعه قابل فهم و درک گردد. با تمام این اوصاف دانشگاه و دانشجو کسی است که وابستگی به حزب و جناحی ندارد و ضروری است که مجدد خود را به مردم اثبات کند به وسیله فعالیت های کف میدانی به مردم نزدیک و وارد تبادل نظر گردد و به فکر جامعه خود باشد و برای بهتر شدن جامعه خویش کوشش کند.
نشریه بی تعارف، دانشگاه الزهرا، شماره 42
منبع: خبرگزاری دانشجو