دروغی به نام تیم حکومتی
به گزارش مجله مدیریت ناب، رسول بهروش در همشهری نوشت: تعویق مسابقه با نساجی بار دیگر باعث شده مدعیان تبعیض به سود پرسپولیس به صحنه بیایند و این داستان را مصداق تازه ای برای حکومتی بودن سرخپوشان به شمار بیاورند. به طور کلی هر قدر که در این سال ها فاصله پرسپولیس با رقبا بیشتر شد، بیشتر هم مخاطب این قبیل توجیه و تفسیر ها بودیم. با این حال فقدان پایه های منطقی برای این قبیل ادعا ها باعث می شود نهایتا آن ها را مشتی بهانه جویی بی حاصل حس کنیم.
ثبات؟ شوخی است
بی گمان یکی از ویژگی های تیمی که از حمایت های جانبی استفاده می کند، باید ثبات و تداوم یک کادر فنی و اجرایی باشد. قبول؛ در پرسپولیس برانکو 4 سال ماند، اما خود او با 6 مدیرعامل مختلف کار کرد و درنهایت به خاطر تکرار و تشدید بدقولی های مالی جدا شد و رفت. بعد از او هم 2 سرمربی دیگر روی کار آمدند و باز در زمان این 2 مربی، 3 مدیرعامل دیگر عوض شد. حتی در مورد کادر بازیکنان هم شاهد تغییرات پیاپی بوده ایم. فهرست بازیکنانی که در همین سال های کامیابی از تیم جدا شدند، رفتند و برگشتند یا اصلا برنگشتند بسیار طولانی است؛ از علیرضا بیرانوند و شجاع خلیل زاده و صادق محرمی و احمد نوراللهی و امید عالیشاه تا رامین رضاییان و سروش رفیعی و مهدی طارمی و وحید امیری و مهدی ترابی و علی علیپور. خیلی های دیگر هم هستند. اگر یک اراده پنهانی برای حمایت از پرسپولیس وجود داشت، لابد حداقل نیمی از این بازیکنان باید در تیم ماندگار می شدند.
ثروت؟ کمتر از استحقاق
پشت پرسپولیس به انبوهی از هوادار گرم است، اما موانع قانونی مانع از به فعل رسیدن این ظرفیت برای ثروت آفرینی می شود. هیچ چیز عجیب و غریبی نیست؛ فقط فرض کنید در ایران هم مثل همه جای دنیا حق پخش تلویزیونی براساس 2 مولفه هوادار و جایگاه تقسیم می شد؛ آن روز پرسپولیس چه وضعی می داشت؟ حتی اگر بنا به فروش بازی ها از طریق تلویزیون های کابلی و اینترنتی بود، طبیعتا تیم پرهوادارتر پول بیشتری به جیب می زد. پرسپولیس، اما (مثل استقلال) فقط به اندازه یک سر سوزن از استحقاقش پول دارد. دولت با افتخار می گوید حق کمک قانونی به سرخابی ها را ندارد و در عین حال با وجود همه وعده ها خبری هم از واگذاری حقیقی نیست. در نتیجه تیمی با این عظمت باید روی صفحه 5 میلیون نفری اش برای مشتری های بنجل فالوور جمع کند تا درآمدش به گرد هزینه ها برسد. پرسپولیس اگر پول داشت، دست کم می توانست شجاع خلیل زاده را نگه دارد. فوروارد های چند میلیون دلاری رقبای آسیایی پیشکش؛ این تیم اگر به اندازه یک صدم اعتبارش ثروتمند بود، امروز شاید استنلی کی روش به جای نشستن روی نیمکت سپاهان، به حل بحران خط حمله پرسپولیس کمک می کرد.
سند؟ موفقیت های بین المللی
حتی اگر فرض کنیم قهرمانی های پرسپولیس در لیگ ایران -گاهی حتی با 14 امتیاز اختلاف- فقط به خاطر حمایت های جانبی است، پس تکلیف موفقیت های بین المللی چه می شود؟ یک نیمه نهایی و 2 فینال آسیا طی 4 سال؛ آن هم برای تیمی که گران ترین بازیکنش 300 هزار دلار هم نمی گیرد، اما هربار پنجه در پنجه رقبای تا دندان مسلح انداخته است. خوب است تا پای مرگ هوادار تیم های مان باشیم، اما منطق و خرد را به قربانگاه تعصب های کورکورانه نکشانیم. تعویق یک بازی عادی در شرایط ویژه و ملتهب کرونایی لطف به نماینده ایران در آسیا نیست. خاک این کشور تشنه یک شادی بزرگ است. قهرمانی پرسپولیس باعث می شود فوتبال باشگاهی ایران بعد از چند دهه سرش را بالا بگیرد و در ضمنً دست کم 7.5 میلیون دلار پول به پرسپولیس تزریق شود. پول کمی نیست، در مقیاس فوتبالی که به خاطر پرونده 6 میلیون یورویی ویلموتس، رسما اعلام ورشکستگی می کند و اعضای هیأت رئیسه اش را تحت الحفظ با ون به مجلس می برند!
منبع: فرارو